سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زخم (جمعه 85/9/10 ساعت 8:22 صبح)

من اگه کسی روداشتم دیگه دربه درنبودم با غم وغربت واندوه دیگه همسفر نبودم

اگر زخم نخورده بودم تو رو باور نمی کردم توی این حصار پردرد با همه سر نمی کردم نمی کردم

 عمریه شب زده بودم پشت گریه صدات کردم از پس آینه اشک تا همیشه نگات کردم درد عشق معنای مرگه مسلخه پاییزو برگه قصه عشق و حقیقت قصه گل و تگرگه

 

آخه دردم درده تو بود درده دور از من و ما بود شکله تنهایی و غربت سرنوشته آدما بود با چشمات دنیا رو دیدم حتی من فردا رو دیدم توی قلبه قطره بودن با تو من  دریا رو دیدم دریا رودیدم

 

از  تو باید می گذشتم ولی افسوس نتونستم تو عروسک بودی و من آخر قصه دونستم تو وجود خالیه تو جز دروغ هیچی ندیدم  کاشک می شد  بینه حقیقت بیش از اینها می رسیدم   می رسیدم

 

سوختم و سوختم و ساختم هر چی داشتم به پات باختم  کاش تورو از روز اول مثل امروز می شناختم آخه عشق یعنی شکستن  عاشقانه سر سپردن دل سپردن به سرابه  در سکوت خویش مردن

 

یه روزی یه روزگاری حرفه بین ما نگاه بود   عشق و نقاشی می کردیم  نقش ما خورشید و ماه بود  بعد از اون واژه نوشتیم جملمون ستاره چین بود        مثله دریا آبی بودیم   

                                               معنی زندگی این بود    زندگی این بود

 

 

 

  





لیست کل یادداشت های این وبلاگ ?
 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 6 بازدید
    بازدید دیروز: 1
    کل بازدیدها: 10330 بازدید
  • درباره من
  • مطالب بایگانی شده
  • اشتراک در خبرنامه
  •